امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز؛ دوران شعب ابی طالب آغاز شده بود. سران مکه به دنبال آن بودند تا با اعمال فشار بر پیامبر اکرم (ص) و مسلمانان به هدفهای ننگین خود برسند. پس از ابلاغ رسالت پیامبر (ص)، ابوطالب و خدیجه (س) دو یار باوفای ایشان بودند. ابوطالب با حمایت معنوی و قبیلهای و حضرت خدیجه (س) با حمایتهای مالی خود به همسر ارجمندش به دنبال اعتلای اسلام بودند. از رسول خدا (ص) نقل شده است که «هیچ مالی به من سود نبخشید، آ ن گونه که ثروت خدیجه (س) به من سود بخشید.» بنابر روایات اسلامی، پیامبر (ص) از اموال خدیجه (س) در راه کمک به آزادی بدهکاران، یتیمان و بینوایان استفاده میکرد.
در ماجرای محاصره شعب ابی طالب، اموال حضرت خدیجه (س) در حمایت از بنی هاشم مصرف شد، تاآنجاکه در روایت آمده است: «ابوطالب و خدیجه (س) همه اموال خود را برای حفظ اسلام و محاصره شدگان انفاق کردند.» در جریان محاصره شعب ابی طالب، حکیم بن حزام، برادرزاده خدیجه (س)، با شترها، گندم و خرما را حمل میکرد و با زحمت و خطر زیاد، آنها را به بنی هاشم میرساند. خدا این کار خدیجه (س) را در ردیف نعمتها و مواهب بزرگ خود به بنده برگزیده اش محمد (ص) برشمرد. پیامبر (ص) نیز همواره از بخشندگی و ایثار خدیجه، با عظمت و بزرگی یاد میکرد.
در همین روزهای سخت بود که پیامبر (ص) همسر گران قدر خود را از دست داد و حزنی عمیق بر قلب پیامبر (ص) فرود آمد، اما یادگار گران قدر او یعنی حضرت زهرا (س) درکنار پدر حضور داشت و این مسئله مایه تسلی قلب پیامبر بود. خدیجه (س) این همسر باوفای حضرت رسول اکرم (ص) بعد از ۲۵ سال زندگی درکنار آن حضرت در دهمین سال بعثت در شصت و پنج سالگی و در دهم ماه رمضان چشم از جهان فرو بست و قلب رسول خدا و مسلمانان را داغ دار کرد.
پیامبر اکرم (ص) پیکر پاک او را با دستهای خویش به قبر گذاشت و از شدت حزن و اندوه، سال وفات او را که با فاصله اندکی از رحلت ابوطالب (ع) رخ داده بود، عام الحزن (سال اندوه) نامید.
مطالعه تاریخ زندگی حضرت خدیجه (س) نشان میدهد که او، هم در دوران جاهلیت و هم بعداز بعثت خاتم الانبیا (ص) دارای فضایل و کمالات معنوی بوده است. او که در جامعه خود به عنوان یک الگوی زن برتر مطرح بوده، تأثیر بسزایی در گسترش صفات نیک انسانی داشته است. سخاوت، کرامت، ایثار و فداکاری، عفت و پاکدامنی، دوراندیشی و درایت و توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانی و صبر و استقامت ازجمله خصلتهای پسندیده اوست. به همین دلیل آن بانوی یگانه همتای واقعی برای حضرت محمد (ص) بود.
به بهانه سالروز وفات این بانوی بزرگ با حجت الاسلام شهاب مرادی گفتگو کرده ایم. او از افرادی است که در سالهای اخیر تلاش کرده است به هر قیمتی نام ام المومنین، حضرت خدیجه (س)، را بیشتر در دل و خاطره مؤمنان روزه دار زنده کند. حجت الاسلام مرادی همچنین از چند سال پیش از مردم خواسته است تا دختران خود را در سالروز وفات حضرت خدیجه (س) یعنی در دهم ماه رمضان با نام خدیجه صدا بزنند که این مسئله در شبکههای اجتماعی نیز بازتاب وسیعی داشت. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
حضرت خدیجه ام المومنین (س) شخصیتی استثنایی و کم نظیر هستند که درباره ایشان کم سخن گفته شده است. ایشان نخستین زنی بود که وقتی همه پیامبر (ص) را تکذیب کردند، او پیامبر اکرم (ص) را تأیید کرد و ایمان آورد. او همچنین همه ثروت خود را دراختیار پیامبر (ص) قرار داد تا برای اسلام و مسلمانان مصرف کند. حضرت خدیجه (س) نزد قریش بسیار آبرو داشت و همه بزرگان عرب آرزو داشتند که از وی خواستگاری کنند، اما او همه را رد کرد و وقتی با پیامبر اکرم (ص) ازدواج کرد، همه او را سرزنش کردند که «چرا این همه بزرگان و ثروتمندان را رد کردی و به یتیم عبدا... بله گفتی.»
وقتی فرشته وحی بر پیامبر (ص) نازل شد که «خداوند به تو کوثر و مائدهای خواهد داد و لازم است چهل شب، خدیجه (س) را نبینی»، پیامبر (ص) به عمار فرمود «به خانه برو و به خدیجه (س) سلام برسان و به او از قول من بگو که مبادا تصور کنی که جداشدن از تو برایم آسان است. صبر کن، اما بدان که خداوند هر روز پشت سر هم به وجود تو به تمام ملائکه اش مباهات میکند.»
پیامبر (ص) در بازگشت از معراج، جبرئیل را مورد خطاب قرار داد که «کاری در زمین نداری؟» و جبرئیل گفت که «تنها یک حاجت دارم و آن اینکه سلام مرا به خدیجه (س) برسان.» در صلوات «اللهم صل علی فاطمه و ابیها و امها و بعلها و بنیها»، حتما بر مادر گرامی حضرت فاطمه (س) نیز درود بفرستید، زیرا خداوند به او صلوات و درود فرستاده است.
مهمترین ویژگی حضرت خدیجه (س)، تصدیق پیامبر (ص) بود؛ پیامبر (ص) در شأن ایشان میفرمودند «تمام اهل بیت من از خدیجه نشئت گرفته اند.» او زمانی به پیامبر گرامی اسلام ایمان آورد که همه به او کفر میورزیدند.
همه میدانند «محمد امین» عنوانی است که عرب عصر جاهلی با آن پیامبر اسلام (ص) را مورد خطاب قرار میدادند، اما کمترکسی میداند حضرت خدیجه (س (س) را «خدیجه طاهره» هم مینامیده اند. به جای شناساندن شخصیت والای حضرت خدیجه (س) و نقش مهم او در اسلام در کتابهای درسی و فرهنگ ما، خدیجه کبری زنی است که از پیامبر بزرگتر است؛ اتفاقی که در فرهنگهای سنتی صورت چندان خوشی درزمینه ازدواج ندارد و اگر دختری دیر ازدواج کند یا با همسرش اختلاف سن منفی داشته باشد، خواه ناخواه جامعه با نگاهی نه چندان مثبت به این موضوع مینگرد.
بسیاری از مطالب گفته شده درباره ایشان دروغ تاریخی است که در یک برهه از تاریخ توسط حسودان ساخته شده و حکومتهایی مثل بنی امیه هم از آن حمایت کرده و در ذهن جامعه نهادینه کردند.
حضرت خدیجه در سن بیست و پنج سالگی با پیامبر ازدواج کردند. علت اینکه برخی چهل سالگی را مطرح کردند در اثر حسادت بود که به نوعی شأن ایشان را کاهش دهند، اما عظمت حضرت خدیجه کبری (س) به قدری پرتلألو بوده است که این مسائل نمیتواند به شخصیت ایشان لطمه بزند. افزون بر زیبایی، ایشان ثروت عظیمی هم داشتند که کسی این ثروت را در سرزمین حجاز نداشت، ۴۰۰ کنیز اطراف او بودند. پس از ازدواج همه کنیزها و غلامهای خود را به پیامبر (ص) بخشید و خود را کنیز ایشان عنوان کرد.
حضرت خدیجه (س) هنگام ازدواج با پیامبر (ص) دوشیزه بودند و ازدواج نکرده بودند. سه دختر به نامهای زینب (س)، کلثوم (س) و رقیه (س) که به حضرت خدیجه (س) نسبت میدهند، هر سه خواهرزادههای ایشان بودند و به این علت آنها را دختران خدیجه مینامیدند که تحت تکفل کامل ایشان قرار داشتند.
خیر، از دیگر دروغهایی که درباره حضرت خدیجه (س) میگویند، خواستگاری کردن ایشان از پیامبر (ص) است، در حالی که پیامبر (ص) از ایشان خواستگاری کردند و حضرت خدیجه (س) سه روز فرصت فکر کردن گرفتند به این دلیل که میدانستند اگر با پیامبر (ص) ازدواج کنند، در امتحان بزرگی وارد میشوند.
تصور جامعه از خدیجه، زنی است بیوه که از پیامبر بسیار پیرتر بوده است و با هم ازدواج کرده اند. هرچند اگر خدیجه پیر و بیوه هم باشد، از بزرگی اش کاسته نمیشود و اینها ایراد نیست، اما باید بگویم این هر دو از نظر تاریخی مردود است.
زمانی که تلاشم را برای شناساندن شخصیت حضرت خدیجه (س) به جامعه شروع کردم، نمیدانستم تا چه اندازه میتوانم اثرگذار باشم، اما خوشحالم که اهل منبر به موضوع حساس شده و توجه نشان داده اند، همایش درباره ایشان برگزار و چند کتاب منتشر شده است. رسانهها به موضوع توجه کرده اند و همینها میتواند شروعی باشد برای فرهنگ سازی در آینده.
هرکسی لااله الاا... و محمد رسول ا... میگوید، هرکسی که اسلام میآورد، به حضرت خدیجه (س)، حضرت علی (ع) و پیامبر اسلام (ص) مدیون است. ما پیامبر و حضرت علی ابن ابی طالب (ع) را خوب میشناسیم، اما حضرت خدیجه (س) را نه، در حالی که هر شیعه و سنی مدیون دلاوریهای خدیجه (س) است.
خدیجه کبری (س) یکی از دلایل مهم پاگرفتن اسلام است. در منابع اهل سنت آمده است که پیامبر هر روز از در خانه که خارج میشد، برای دوری از خدیجه (س) گریه میکرد؛ این هم نشان دهنده دلدادگی ایشان به خدیجه (س) است و هم سپاسگزاری. وقتی رسول خدا (ص) خودش را مدیون خدیجه میداند، به طریق اولی همه ما هم باید خود را مدیون این بانو بدانیم.
متأسفانه درباره فضایل حضرت خدیجه (س) بسیار کم گفته شده یا اصلا گفته نشده است. پیامبر (ص) طبیبی بود که غمخوار و پرستار و طبیب او، حضرت خدیجه (س) بود و هم او که پناه همه مردم است، میفرماید «زمانی که من بی پناه بودم، خدیجه (س) پناه من بود.»
شناخت ما از حضرت خدیجه (س) نباید با آنچه از روی غرض ورزی و حسد درباره اش در اسناد تاریخی آمده است، بیامیزد. این نگاه نادرست را در کتابهای درسی نسل خودمان و قبل از انقلاب دیده ایم که تصور جامعه را درباره این بانوی بزرگ اسلام تحت الشعاع قرار داده است. حالا کلی زمان میبرد تا به بچههایی که کتابهای درسی آن دوره را خوانده اند، بفهمانیم خدیجهای که به آنها معرفی شده، با آنچه درواقع بوده متفاوت است.
کم و بیش همه میدانیم که خدیجه (س) کیست، کجا به دنیا آمده و چه روزگاری داشته است. میدانیم همسر پیامبر اسلام و مادر حضرت فاطمه (س) بوده، اولین زنی است که اسلام آورده و بسیاری نکات مثبت دیگری که درباره اش شنیده و خوانده ایم. اسلام تا ابد بدهکار حضرت خدیجه (س) است و ما باید به عنوان یک مسلمان، از این بانوی ممتاز اسلام سپاسگزار باشیم.
او همه ثروت خود را در اختیار پیامبر (ص) قرار داد تا برای اسلام و مسلمانان مصرف کند. حضرت خدیجه (س) نزد قریش بسیار آبرو داشت و همه بزرگان عرب آرزو داشتند که از وی خواستگاری کنند، اما او همه را رد کرد و وقتی با «یتیم عبدا...» (به قول زنهای قریش) ازدواج کرد، همه برآشفتند که با این شرایط عالی و ثروت و آبروی فراوان، فقط خواست بزرگان عرب را خوار و ذلیل کند.
دشمنان کینه جو، مزار حضرت خدیجه (س) را تخریب کردند، همچنان که مزار امام حسین (ع) را خراب کردند و بر آن آب بستند و گندم کاشتند، همچنان که بقیع را تخریب کردند، غافل از اینکه نور اهل بیت (ع) با این رفتارهای مذبوحانه خاموش شدنی نیست.
حضرت خدیجه (س) در آخرین سخنان خود به پیامبر (ص) ابتدا طلب حلالیت میطلبند، سپس از تنهایی و مظلومیت دختر پنج ساله شان، حضرت فاطمه (س) اظهار نگرانی میکنند و نگرانی سوم را از طریق دختر گرامی شان این گونه به پیامبر (ص) میرسانند که، چون از سختی قبر هم میترسند، میخواهند که عبای رسول خدا (ص) کفنشان شود.